ناتواني هاي حافظه وراهبردهاي آن

ناتواني هاي حافظه و راهبردهاي آن

 

تعاریف

 

کارکرد ذهنی نگهداری اطلاعات مربوط به محرکها ، رویدادها ، تصاویر ، ایده ها ومانندآن ، نظام انباره ای فرضی درباره ذهن / مغزکه این اطلاعات را نگهداری می کند ، اطلاعاتی که نگه داشته می شوند ، یاد داری اطلاعات در طول زمان ، یادداری آنچه تجربه شده است و به یادآوردن اطلاعاتی که اندوزش شده اند از جمله تعاریفی هستند که برای حافظه ارائه شده است ( ربر ، 1985 ، سانتراک 1991 ، پتون و همکاران 1986 ، وندرزندن ، 1993 ) شگفت آور نیست که حافظه بر حسب اهداف کسانی که بدنبال یک تعریف جامع از آن بوده اند . به طرق بسیار متفاوتی تعریف شده باشد .

نمونه ای از تعاریف :

بوثرو هیلگارد ، در 1981 حافظه را بعنوان قدرت ذهنی برای نگهداری و به یادآوردن تجربیات گذشته و یا توانایی به خاطر آوردن تعریف کرده اند .

ریشتر حافظه را چنین تعریف کرد : ظرفيت يك جاندار براي رفتار كردن به طريقي كه بوسيله تجربيات گذشته اصلاح شود .

ميكل باست در 1964 حافظه را چنين توصيف كرد : توانايي ارتباط دادن ، حفظ كردن و به ياد آوردن تجربيات .

هانتر در 1957 حافظه را بعنوان فعالیت بخاطرآوردن تعریف می کند و لغت حافظه را به تعداد زیادی از فعالیت ها و یا فرآیندهای در ارتباط با هم اطلاق می کند . اگت ودیز در 1980 فرآیند حافظه را چنین توصیف می کنند : ترکیبی از سه عملکرد :

1- طبقه بندی اطلاعات 2- توانایی حفظ و نگهداری اطلاعات در حافظه برای استفاده های بعدی 3- توانایی فراخوانی و بازشناسی و بیادآوردن اطلاعات طبقه بندی و نگهدار شده که در این تعاریف بعضی حافظه را توانایی منفرد و واحد و بعضی حافظه را زنجیره ای از فعالیت های شناختی در نظر می گیرند .

ناتوانی های حافظه وکودک دچار ناتوانی های یادگیری

توانایی یادگیری تا حد بسیاری به حافظه وابسته است . تأثیرات یک تجربه یادگیری می بایست حفظ و نگهداری شود تا پس از متراکم شدن این تجربیات یادگیری رخ دهد . وجود یک مشکل در حافظه  می تواند باعث بروزنشانگان های متفاوتی شود که همگی به ماهیت و درجه شدتاین دشواری و به تکلیفی که باید یادگرفته شود بستگی دارد .

بررسی حافظه در کودکان دچار ناتوانی یادگیری هنوز امکان تهیه یک دیدگاه یا تعریف جامع از مشکل را برای ما فراهم نکرده . پژوهشگران زیادی بر این موضوع تأکید دارند که کودکان ناتوان در یادگیری نقص واقعی در حافظه دارند . ( هالاهان ، 1975 ، هالاهان و کافمن1973 ، بال 1974 ، تورگسن و همکاران1980 ، به نقل ازهالامان وکافمن 1994 )

پژوهشگران به این نتیجه رسیده اند که یکی از دلایل عمده نقص در کودکان ناتوان یادگیری درتکالیف مربوط به حافظه این است که برعکس همسالان طبیعی خود ، از راهبردها استفاده نمی کنند .

دلیل دیگر برای کاربرد حافظه ی ضعیف کودکان ناتوان در یادگیری می تواند ناشی از مهارت های ضعیف زبانی باشد که به ویژه حفظ مطالب کلامی را مشکل می سازد . نقص در استفاده از راهبردها در تکالیف مربوط به حافظه ، گویای این است که کودکان ناتوان در یادگیری مشکلاتی در حوزه ی شناخت دارند . شناخت واژه ای گسترده است که تعدادی از جنبه های متفاوت تفکر و حل مسئله را شامل می شود ، به عبارتی دیگر شناخت توانایی حل مسئله و استفاده از راهبردهاست . دانش آموزان ناتوان در یادگیری اغلب تفکر سازمان نایافته ای دارند که به مشکلاتی در حوزه طرح ریزی و سازمان دهی درکارکردهای روزمره آنها منجر می شود .

حوزه دیگری که با مشکلات شناختی این کودکان مرتبط است :

مشکلات فراشناختی است فرا شناخت دارای 2 جزء است :

1- آگاهی از این که چه مهارت ها ، راهبردها و منابعی برای انجام مؤثر یک تکلیف لازم است .  و رفع هر گونه مشکلی که پیش می آید ( بیکر ، کانتول ، 1990)

 

انواع حافظه :

3 نوع کلی حافظه : 1- حافظه حسی 2- حافظه ی کوتاه مدت 3- حافظه ی بلند مدت

طبقه بندی های ديگري  كه موردتوجه متخصصان آموزش و پرورش قرارمي گيرد.

 حافظه ی بازشناسی حافظه یادآوری حافظه شنیداری حافظه دیداری حافظه خلاق حافظه حرکتی حافظه طوطی وار حافظه توالی

حافظه  حسی

محرک های محیطی  مثل : نور ، صدا ، حرارت ، بو ... بوسیله حواس مختلف دریافت می شوند و برای مدت کوتاهی که حدود 1 تا 3 ثانیه است در این حافظه ذخیره می گردند اگر دراین مدت کوتاه اطلاعات اندوخته نشود یا به نوعی با اطلاعات قبلی مرتبط نگردد. محو می شود و از بین می رود . ظرفیت حافظه ی حسی نسبتا زیاد است . اما طول مدت نگهداری آن محدود است دلیل عمده ی فراموشی در حافظه ی حسی ، بی توجهی است .

حافظه ی کوتاه مدت

تنها بخشی از اطلاعاتی که درحافظه ی حسی مورد توجه یا دقت قرار می گیرند وارد حافظه ی کوتاه مدت می شوند و بقیه ا طلاعات از بین می رود . اطلاعات وارد شده به حافظه ی کوتاه مدت برای مدتی کوتاه ( حداکثر 30ثانیه ) ذخیره می شوند . بخشی از این اطلاعات که مورد تکرار یا مرور ذهنی قرار می گیرند یا با اطلاعات یادگرفته شده ی قبلی ارتباط برقرار می کنند ، به حافظه ی دراز مدت انتقال می یابند و بقیه ی اطلاعات موجود در حافظه ی کوتاه مدت جانشین اطلاعات جديدمی شوند و از حافظه ی کوتاه مدت خارج می گردند جانشینی هم به این معناست که با وارد شدن اطلاعات جدید ، اطلاعات قبلی موجود در حافظه ی کوتاه مدت خارج می شود و علت آن ظرفیت محدود حافظه ی کوتاه مدت است . ظرفیت این حافظه 2 +7 قطعه اطلاعات است و یک فرد بهنجار تنها قادر به ذخیره ی حداقل 5 و حداکثر 9 قطعه اطلاعات است .

حافظه طوطی وار:

حافظه طوطی وار تکرار ماشینی کلمات بدون فهم معانی آنهاست . کودکی که حافظه طوطی وار دارد ، حروف الفبا را بدون دانستن مفهوم آنها یاد می گیرد و آنگاه که به خانه برگشت فی المثل از مادر خودمی پرسد « الفلیا » یعنی چه ؟ که منظورش همان الفباست .

حافظه توالی :

و آن پاسخ خودبخودی در مقابل یادآوری های خاص می باشد . مثلا گفتن روزهای هفته ، عمل شمارش تربیتی اعداد ، نظم و تربیت عناصر درمواردیاد شده از اهمیت اساسی برخوردار است و یا اینکه توالی کلمات از یک جمله امر اساسی است . کودکی که به صورت فاعل ، فعل ، مفعول جمله می سازد بچه می خواهد شیر ، احتمالادرحافظه توالی وی اشکالی وجود دارد .

درحافظه مانی یا بلندمدت پیش از آنکه اطلاعات مورد نیاز یادآوری گردد لازم است که یک دوره طولانی در ذهن باقیمانده و ذخیره شود . شواهد فیزیولوژیک چندی وجود دارد که نشان می دهد حافظه ی گذرا یا مانا در سازه های متعددی در درون مغز بایگانی می شود ( مگاون  - 1967) پديده به خاطرسپردن  مطالب درسي پيش از امتحان   و فراموش کردن حجمی از آن مدتی پس از امتحان ، برای بسیاری از دانش آموزان امری آشناست . حافظه مانا مستلزم توانایی جذب وهمانند سازی ، ذخیره کردن و بیاد آوردن اطلاعات درمواقع موردنیاز است . این امر به مهارت فراگیر در شناخت هدف و مناسبات مطلب آموزشی و ربط آن به دانش گذشته بستگی دارد .

حافظه معنی دار :

حافظه معنی دار به فرآیند درک و فهم و یادآوری اطلاعات بوسیله ارتباط دادن آنها به آنچه یادگیرنده قبلامی دانسته اطلاق می شود . دریادگیری مطالب محتوایی حافظه معنی دار ارجح است . زیرا موارد جدید تکیه گاه و مرجعی پیدا می کند تا نظام های مفهومی جدید را بوجود آورند .

حافظه ی بلند مدت :

این حافظه زمانی مورداستفاده قرار می گیرد که اطلاعات داده شده برای چند ساعت ، چند روز ، چند سال یا حتی یک عمر مورد نیاز باشد . در حافظه ی کوتاه مدت ، اطلاعات جدید و قدیم به طور همزمان موجود هستند وامکان تغییر و تبدیل بیشتری را فراهم می کنند هر چه ظرفیت حافظه ی کوتاه مدت بیشتر شود ، امکان حل مسائل پیچیده تر بیشتر می شود . اهمیت حافظه ی بلند مدت این است که فرد می تواند از اطلاعات مورد نیاز درموقعیت های ضروری استفاده کند .هر چه تکرار وتمرین و مرور ذهنی و سپس دسته بندی و سازماندهی ، ارتباط دادن اطلاعات جدید با تجربه های قبلی و همچنین به کار بردن اطلاعات بیشتر باشد ، یادآوری بیشتر و فراموشی کم تر اتفاق خواهد افتاد .

حافظه ی بازشناسی

به خاطر آوردن و تشخیص دادن موضوعی از موضوعات تجربه شده ی قبلی . برای مثال ، اگر بعد از برگزاری جشن تولدی از خودمان بپرسیم که آیا خانم یا آقای x یا y در آن جشن حضور داشته است یا خیر . این مسئله حافظه ی بازشناسی را می سنجد .کودکانی که دارای ضعف حافظه هستند از میان آنچه که قبلا دیده اند عوامل کمتری را نسبت به کودکان فاقدمشکل حافظه بازشناسی می کنند . سوالات چند گزینه ای مثال خوبی برای یک تکلیف حافظه ی بازشناسی است .

حافظه ی یادآوری

به خاطر آوردن محرکی که قبلا تجربه شده است ، وقتی که در غیاب آن محرک بازسازی شود . آزمون های پر کردن نقطه چین ها ، هجی کردن شفاهی یا کتبی ، حفظ کردن لغت و نوشتن آن ، نمونه هایی از این حافظه هستند مثال : به خاطر آوردن تعداد کل میهمانان در جشن تولد ، بعد از برگزاری جشن .

حافظه شنیداری

توانایی ذخیره سازی و بازخوانی چیزهایی است که شخص می شنود. فردی که درحافظه ی شنیداری ضعف دارد ، دریادآوری اطلاعاتی که شنیده است مشکل دارد . با این که از حس شنوایی سالمی برخوردار است . در پاسخ گویی به سوالات مربوط به داستان رویدادهای متوالی ، که در یک داستان وجود دارد دچار مشکل می شود . در دیکته ف کلمات راجا می اندازد یا صدای اول یا آخر کلمات را جا می اندازد . درحفظ و به یادآوردن دستورالعمل های شفاهی معلم دچار مشکل می شوند . برای تشخیص صداها و صوت هایی که قبلا شنیده است ، برای تطبیق معانی با لغات یا معانی با اعداد ، یادگیری نام و عنوان اشیاء ، اعمال و مفاهیم ریاضی ودنبال کردن دستورالعمل ، دچار مشک جدی هستند .

 

حافظه ی دیداری

توانایی یاداوری مطالب و چیزهایی که شخص قبلا دیده است ، علی رغم این که هیچ مشکلی از نظر بینایی ندارد ، ولی در یادآوری و بازشناسی حروف الفبای نوشته شده ، اعداد ، کپی کردن اشکال ، محاسبه و مسائل ریاضی و ... دچار مشکل می شوند . اصولا کودکانی که درحافظه ی دیداری دارای مشکل هستند ، نمی توانند کلماتی را که دارای صدای یکسان و شکل متفاوت هستند ، به طور صحیح بنویسند ، برای مثال نمی دانند که صابون را با کدام (صـ - سـ - ث ) باید بنویسند و نمونه ی این اشتباهات را در دیکته ی این قبیل کودکان فراوان می بینیم ، مانند

قروب ( غروب ) ، سابون (صابون ) ، موازبت ( مواظبت ) ، اهتیات ( احتیاط ) .

حافظه ی خلاق : ( خلاقیت و تأثیرات آن بر رشد و پرورش حافظه )

خلاقیت بر همه ی جنبه های یادگیری تأثیر مستقیم دارد. هر چند توانایی تفکر خلاق به طور بالقوه و به نحو فطری در انسان به ودیعه نهاده شده است ، اما ظهور خلاقیت مستلزم پرورش آن است . خلاقیت ، توانایی حل مسائلی است که فرد قبلا حل آنها را نیاموخته است . از نظر استین (1974) خلاقیت فرایندی است که نتیجه ی آن یک کار تازه باشد و در یک زمان به عنوان چیزی مفید و رضایت بخش مقبول واقع شود .

گلیفورد برای تفکر خلاق ، ویژگی هایی قائل است ، از جمله :

1- سیالی ( روانی ) : که توانایی برقراری رابطه ی معنا دار بین فکر و اندیشه و بیان است . این توانایی افراد را قادر می سازد که راه حل های متعددی در حل مسئله ارائه دهند . به عبارت دیگر ، روانی به کمیت پاسخ های فرد به یک مسئله مرتبط است . این ویژگی مبتنی بر این عقیده است که کمیت موجب کیفیت می شود. برای نمونه ، توانایی ایجاد کلمات زیادی که با یک حرف شروع می شوند .

2- اصالت ( ابتکار ) : توانایی تفکر به شیوه ی غیر متداول و خلاف عادت رایج است . یعنی ارائه ی جواب های غیر معمول وعجیب و زیرکانه به یک مسئله برای مثال ، داستانی کوتاه خوانده می شود و فرد باید عنوانی برای داستان ارائه کند . عناوین ابتکاری و غیر معمول ، نشانه ی فکر اصیل است .

 

3- انعطاف پذیری :

توانایی تفکر به راه های مختلف برای حل مسئله ی جدید است . تفکر قابل انعطاف، الگوهای جدیدی برای اندیشیدن طراحی می کند ، مانند استفاده های مختلف از آجر یا یک شی ء بی مصرف ، مثل قوطی کنسرو .

4- بسط :

توانایی توجه به جزئیات درحین انجام یک فعالیت است . اندیشه ی بسط یافته به کلیه ی جزئیات لازم برای یک طرح می پردازد و چیزی را از قلم نمی اندازد .

خلاقیت نه تنها در زمینه ی حافظه ، بلکه در زمینه های مختلف می تواند تأثیر گذار باشد وما می توانیم استفاده از اصول و روش های پرورش خلاقیت و به کارگیری آنها ،ذهن دانش اموزان را از محیط بسته دور و از خود و چیزهایی که می بینند و با آن سروکار دارند فراتر ببریم تا بتوانند عمیق تر بر مسائل تأکید کنند و فرصت ابتکار راه های جدید برای شناخت و به کارگیری اشیا و ابزار را داشته باشند . همچنین با ارائه ی نمونه ی تمرینات ساده سعی کنیم خلاقیت و حافظه ی خلاقی را در آن پرورش دهیم . از جمله تمرینات می توان به موارد زیر اشاره کرد :

- اشیا یا ابزاری را برای دانش آموزان نام می بریم که آنها باید کلیه ی موارد استفاده ی آنها را بنویسند یا بگویند .

- از دانش آموزان می خواهیم که کلماتی را که با حرف ... شروع می شود بگویند ، یا کلماتی را نام ببرند که با حرف ... خاتمه می یابد .

- کلماتی را نام ببرند با ترکیباتی که معلم از او می خواهد برای مثال ، معلم به او بگوید : هر چند کلمه که می توانی با ترکیب با بنویس »

- کلماتی را بایددانش آموزان بنویسند که یک حرف موردنظردر آن کلمه دوبار یا بیشتر تکرار شده باشد .

- داستانی ناتمام را به دانش آموزان می دهیم تا آن را کامل و عنوانی برای داستان انتخاب می کنند .

 

- شیء یاموردخاصی را به دانش آموز نشان می دهیم و از او می خواهیم سوالاتی راجع به آن مطرح کند.

 

- یک موقعیت را برای دانش آموز توصیف می کنیم و او باید عواقب آن را بیان کند .

حافظه ی حرکتی

شامل ذخیره سازی ، یادآوری و بازسازی الگوها یا زنجیره های حرکتی است .

فردی که در حافظه ی حرکتی مشکل دارد نمی تواند اموری را که به صورت زنجیره ای و پیوسته هستند انجام دهد ، نظیر : لباس پوشیدن ، بستن بند کفش ، نوشتن ، پرتاب توپ ، مسواک زدن و...

با توجه به توضیحاتی که درباره ی طبقه بندی حافظه به عمل آمده است ، این احتمال بسیار قوی وجود دارد که بیشتر مشکلات حافظه ای کودکان ونوجوانان ، در انتقال اطلاعات از حافظه ی کوتاه مدت به بلند مدت و در حافظه ی دیداری و شنیداری و همچنین حافظه ی حرکتی باشد ، و بسیار دیده شده است که در مسائل آموزشی ( تدریس) اگر مبحث آموزش داده شده برای کودکان به حد تسلط نرسیده و مطلب برایشان جا نیافتاده باشد ( که این امر از طریق تمرین و تکرار و مرور ذهنی امکان پذیر بوده است ) ومبحث جدید آموزش داده شود ، باعث از بین رفتن اطلاعات قبلی می شود که معلمان گرامی و خانواده های محترم باید به این مسئله توجه خاصی داشته باشند .

 

راهبردهایی جهت تقویت حافظه

1-ابتدا باید کاملا واضح و روشن به کودک بگوییم که از او چه انتظاری داریم و وقتی تمرینی را به او می دهیم . توضیحات کامل را برایش بدهیم تا مطلب برایش جا بیفتد و با تسلط کار را شروع کند . ( دستورالعمل ها را دقیقا گرفته باشد )

2-در به خاطر سپردن مطالب ، باید ابتدا مطالبی که برایش آشنا است و ذهنی قبلا آن را تجربه کرده ، بیاموزد و پس از آن مطالب جدیدتر را فرگیرد تا ایجاد ارتباط بین مطالب راحت تر صورت گیرد .

3-برای به یادآوردن بختر مطالب توسط کودکان ، بایدبه آنان آموزش دهیم که از تمرین و تکرار و مرور ذهنی بهره گیرند و بعد مطالب توسط کودکان ، باید به آنان آموزش دهیم که از تمرین و تکرار و مرور ذهنی بهره گیرند و بعد مطالب آموخته شده را دسته بندی و درنهایت سازمان دهی کنند .سازماندهی مطالب به طرق مختلف امکان پذیر است . یکی از روشهای معمول ، روش تقطیع ( قطعه قطعه کردن ) است ، یعنی اطلاعات را به واحدهای کوچک تر تقسیم می کنیم که یادآوری مطالب ساده تر باشد . مثلا برای به خاطر سپردن چند کلمه ی نسبتا مشکل ما حرف اول هر کلمه را می گیریم و کنار هم به صورت یک کلمه ی جدید می سازیم و برای یادآوری کافی است حروف را جدا و کلمه ها را بازگو کنیم . برای مثال ، وقتی بخواهیم این 5 کلمه را با این روش به ذهن بسپاریم ( ساعت ابزار مبصر ایمان ناظم ) حرف اول هر کلمه ، یعنی سـ - ا م ا ن را کنار هم می گذاریم و یک کلمه می سازیم ، مثل سامان . 4-روش پیوند بین اطلاعات ، اگر بتوانیم مطالبی را که فرا می گیریم ، با توجه به نوع مطلب آن را گروه بندی کنیم ، یادگیری بسیار راحت تر صورت می گیرد .

5-روش رمز گردانی اطلاعات ، یعنی برای هر اطلاعاتی از کد یا شماره ای استفاده کنیم و آن کد یا شماره حفظ شودو بعد از به خاطر آوردن کد ، کلیه ی اطلاعات در آن رابطه نیز به ذهن می آید .

6-روش پر آموزی ؛ یعنی تمرینات بیشتری در ارتباط با یک موضوع به شکل های مختلف و متنوع در اختیار کودک قرار دهیم .

7-بازبینی عملکرد ، به کودکان اجازه دهیم تا عملکرد خودشان را بازبینی کنند و بررسی کنندکه آیا کارهای واگذار شده به آنان را به خوبی و درستی انجام داده اند یا نه . بیشتر کودکانی که دارای مشکلات ویژه ی یادگیری هستند . تلاشی برای خود بازبینی و رسیدگی به درستی پاسخ هایشان در تکالیف انجام نمی دهند . باید این راهبردها را به کودک آموخت زیرا راهبرد خود بازبینی در تکالیف حافظه ای ، عاملی مهم در پیشرفت واقعی عملکرد کودک به حساب می آید .

راهبردهای درمانی برای تقویت حافظه دیداری

1-کارتهایی به اندازه ی 15 * 10 برش می زنیم و روی هر کارت کلمه ای را با ماژیک می نویسیم و بعد دو کارت را به مدت چند ثانیه به کودک نشان می دهیم و ازاو می خواهیم که با دقت آن را بخواند و با انگشت اشاره ی دست برتر ( دستی که با آن می نویسد ) کلمه را رد گیری کند ، یعنی با انگشت کلمه را لمس کند و بنویسد و در مرحله ی بعد همان کلمه را درهوا ، یک بار با چشم باز و یک بار هم با چشم بسته بنویسد . سپس از او می خواهیم که کلمات را به همان ترتیبی که دیده بود از حفظ تکرار کند وبنویسد . وقتی کودک در دو کارت مشکل نداشته باشد و بدون اشتباه آن ها را بنویسد ، کلمات را 3 تا می کنیم و...

2- بعد از انجام تمرین 2 ، یعنی وقتی کلمات به همان شکلی که در تمرین 2 با کودک کار شد و کودک کلمات را حفظ کرد . از تعداد کارتهایی که به کودک داده ایم یک کارت را بر می داریم و بقیه ی کارت ها را به او می دهیم و او باید تشخیص دهد که کدام کارت ( کلمه ) را برداشته ایم . مثال 2 کلمه ی حفظ دفتر صندلی را روی سه کارت با روشی که توضیح داده شد ، به کودک نشان می دهیم و آن ها را ردگیری و حفظ می کند . سپس کارت ها را نزد خود نگه می داریم . مثلا کلمه ی دفتر را نگه می داریم و کودک بعد از 3 کارت ، 2 کارت را به کودک می دهیم و یک کارت را نزد خود نگه می داریم . مثلا کلمه ی دفتر را نگه می داریم و کودک بعد از دیدن دو کارت باید از حافظه ی خودکمک بگیرد و بگوید که کارت کلمه ی دفتر برداشته شده است .

3- بازی با چوب کبریت ها ، با استفاده از چوب کبریت شکلی را می سازیم ( که در تمرینات آورده شده است ) و کودک شکل ساخته شده را می بیند و آن را با چوب کبریت های دیگری که دراختیار او قرار می دهیم می سازد و برای چند ثانیه به او اجازه می دهیم به شکل نمونه و شکلی که خودش ساخته است نگاه کند تا آن را به خاطر بسپارد و بعدشکل ساخته شده ی خودش را به هم می ریزیم و شکل نمونه را می پوشانیم و حالا از کودک می خواهیم تا برای بار دوم از حفظ شکل را بازسازی کند .

4- با استفاده از وسایلی از قبیل موزائیک های رنگی ، مکعب های رنگی و انواع پازل ها ( ساده و مکعبی ) شکلی را درست کند و از کودک می خواهیم برای بار اول با دیدن الگو شکل را بسازد و وقتی مطمئن شدیم کودک می تواند در حضور الگو شکل را بسازد ، حالا باید در غیاب الگو شکل را بازسازی کند .

5- کارت هایی را که روی آن تصاویر ، کلمات ، اشکال هندسی یا اعداد نوشته شده است ف می توانیم به یک ترتیب یا توالی خاص کنار هم قرار دهیم و کودک را متوجه این ترتیب کنیم و بعد از این که کودک به دقت کارتها را مشاهده کرد و آن ها را به خاطر سپرد ( به مدت چند ثانیه ) کارت ها را به هم می ریزیم و از کودک می خواهیم کارت های ارائه شده را به همان ترتیب که دیده است بچیند .

6-شکل هایی را به دو صورت کامل و ناقص تهیه می کنیم . به طوری که شکل کامل و ناقص شبیه هم باشند . در شکل کامل نقطه ها و علامت هایی را قرار می دهیم که در شکل ناقص ، آن علامت و نقطه ها وجود ندارد . حالا شکل کامل را برای چند ثانیه به کودک نشان می دهیم تا مکان نقطه ها وعلامت ها را با دقت به ذهن بسپارد و بعد شکل کامل را حذب می کنیم و شکل ناقص را ارائه می دهیم تا مکان نقطه ها و علامت ها را روی شکل از حفظ بکشد.

 

راهبردهای درمانی برای تقویت حافظه ی شنیداری

1- برای شروع تمرینات ، باید بدانیم که هر کودک چند کلمه یا عدد را می تواند بعداز شنیدن به خاطر آورد . سپس باید به کمک آزمایش ساده ای که قبلا توضیح آن گذشت تمرینات آغاز شود ( فراخنای حافظه ) یعنی این که ابتدا پایه و شروع تمرین را برای هر کودک به دست می آوریم که از چه تعدادی شروع کنیم و بعد برای انجام تمرینات ابتدا تعداد کلمه یا اعداد را به فاصله ی یک ثانیه برای کودک می خوانیم و او باید بعد از شنیدن کلمات ، آن ها را به همان ترتیبی که شنیده بود بازگو کند ( تکرار کند ) وقتی موفقیت او را در تکرار تعدادی کلمه دیدیم ، کلمات ( یا اعداد ) را به تدریج افزایش میدهیم .

2- تعدادی کلمه و عدد را به فاصله ی یک ثانیه برای کودک می خوانیم و به او می گوییم که خوب و با دقت به آن ها گوش دهد . سپس بعد از شنیدن آنها باید آن کلمات یا اعداد را به طور معکوس ، یعنی از آخرین عدد یا کلمه به اولین عدد یا کلمه ، تکرار کنی ، قبل از شروع این تمرین ، چندین بار این تمرین و توضیحات را با او کار می کنیم تا کاملا متوجه دستورالعمل شود و به تمرین تسلط پیدا کند .

3- تعدادی کلمه برای کودک می خوانیم ( باید از قبل برای هر کلمه تصاویری آماده کرده باشیم ) و به او می گوییم که به دقت گوش کن : من تعدادی کلمه برایت می خوانم ، بعد شما باید تصاویر مربوط به کلمه های خوانده شده را پیدا کنی و به همان ترتیبی که خواندم به ردیف قرار دهی .

4- تمرین قبل ( تمرین شماره 3 ) را به صورت جمله هم به کار می بریم ، یعنی به کودک می گوییم که « من یک جمله برایت می خوانم و تو باید از بین تصاویری که می بینی ، تصویر جمله ای را که من تکرار کردم پیدا کنی و به من بدهی » ( تصویر متناسب با جمله را پیدا کن)

5- کلماتی را به صورت جفت برای کودک می خوانیم و به او می گوییم که با دقت گوش کن » دو کلمه ای را که من برایت می خوانم باید با هم حفظ کنی و هر وقت یک جفت آن را شنیدی ، باید جفت بعدی را خودت از حفظ بگویی برای مثال این جفت کلمات را برای او تکرار می کنیم .

برادر امروز        کتاب مدرسه    خورشید دریا و به او فقط یکی از جفت کلمات مثل کتاب را می گوییم و اوباید جفت دیگر آن ، یعنی مدرسه را از حفظ بگوید و ... بعد از یک تمرین ( فهم کامل دستورالعمل ) به او آموزش می دهیم که برای یادگیری بهتر باید با استفاده از هر جفت کلمات جمله بسازد تا سریع تر و بهتر در ذهن بپرده شود .

6- جملاتی را برای کودک می خوانیم و او باید با دقت به آن ها گوش دهد . البته از قبل به او توضیح می دهیم که : در بعضی از جملاتی که برایت می خوانم اشتباهاتی گنجانده شده است . شما باید بعد از شنیدن جملات ، اشتباهات آن را بگویی »

7- استفاده از نوار صداهای مختلف ، ابتدا همزمان با پخش صدا نام و تصویر صدا به کودک معرفی می شود تا بچه هایی که دراین زمینه هماهنگ نبودهن اند به مرحله ی تسلط و آمادگی برسند و سپس چند صدا را پشت هم برای کودک پخش و بعد ضبط را خاموش می کنیم و از او می خواهیم که بگوید چه صداهایی شنیده است و تصاویر مربوط به صدا را نیز می تواند جدا کند .

 

 

 

 

 

 

جمع آوري وتدوین: حسن آشیان

گزارش تخلف
بعدی